«جک استارکس» (برودي)، سرباز امريکايي که از جنگ خليج فارس جان سالم به در برده، به جرم قتل يکي از گشتي هاي پليس در جريان زدوخوردي که پيش آمده، دستگير مي شود. اما «جک» از ماجرا چيزي به ياد نمي آورد. او را در جريان محاکمه ديوانه اعلام مي کنند و به بيمارستاني رواني با مديريت «دکتر بکر» (کريستوفرسن) تحويل مي دهند. «دکتر بکر» معتقد است هرچه روش روان درماني خشن تر و بي رحمانه تر باشد، بيمار زودتر بهبود پيدا مي کند...