«اوستا عباس» کاسب محل قرار است ازدواج کند، اما شرایطی که پدر عروس گذاشته است برای او مشکلاتی را پیش میآورد. «اوستا عباس» به ناچار دست به دامان اقوام و خویشان میشود. سرانجام با «تقی» که توسط یکی از آشنایان معرفی شده، آشنا میشود. قرار است این شخص مشکل او را حل کند، اما مشکل پیچیدهتر میشود...