در حالی که وظیفه دیوید وان و ویکتور هرناندز، دو فوریت پزشکی اضطراری از یک دختر جوان دریافت می کنند که مادرش در یک منطقه متروکه از دست داده است، اما به زودی متوجه می شوند که زندگی آنها باید نجات یابد. دیوید کشته و در یک ساختمان جدا شده قفل شده است، تلاش می کند حقیقت را در پشت فرقه مخفی و اعتقاداتش کشف کند. همانطور که باورهای ویکتور به چالش کشیده شده اند و خط دفاعی بین دین و علم کشیده شده است، دیوید باید راه را برای فرار و خروج پیدا کند، قبل از آنکه "او" او را بگیرد.