کارمندی جهت حل مشکلات مالی خود، به فکر سرقت از صندوق ادارهاش میافتد که پس از بهبود وضع مالیاش، آن را به صندوق برگرداند. در شب حادثه، او شاهد قتلی در پنجرهی روبرویی میشود. حوادث به گونهای پیش میرود که تنها شهادت او میتواند واقعیت را مشخص کند؛ اما وی به دلیل مشکلی که دارد قادر به معرفی خود نیست. لذا درگیر وضعیت روانی و روحی شدیدی میشود اما بالاخره بر تردیدش فائق میآید.