جوانی که مورد اعتماد رئیس شرکت است پس از سکتهی ناقص رئیس، به عنوان جانشین او انتخاب شده و جهت شرکت در کنفرانسی عازم لندن میشود. معاون و مدیران داخلی شرکت برای بیارزش جلوه دادن او، زنی را سر راهش قرار میدهند و او که محبتی از همسر خود ندبده است، به جای انجام وظیفه اوقاتش را با او میگذراند. جوان در کنفرانس پیشنهادات ثمربخشی میدهد و دسیسهی توطئهگران عقیم میماند به همین جهت تصمی مبه کشتن او میگیرند. همسر مرد جوان به موقع به یاریش میآید و باعث گرفتاری خلافکاران شده و خود با همسرش زندگی تازهای را آغاز میکند.