یک مجروح جنگی را از جبهه به بیمارستان میآورند. پرستار او که «ماری» نام دارد یک دختر مسیحی است. وی احساس میکند چهرهی مجروح برایش آشنا است. سرانجام در مییابد که چهرهی او به تابلوی حضرت مسیح (ع) شباهت دارد. از این مرحله است که «ماری» درگیر ذهنیات خود میشود. چون مجروح پس از عمل جراحی تا چهل و هشت ساعت نباید آب بخورد...