یک زن (فیلمساز تلویزیونی) و یک مرد (خلبان هواپیمای مسافربری) در ارتباط با تشکیل زندگی مشترک خود با مشکلاتی روبرو میشوند و در برخوردی منطقی به رفع مشکلات خود پرداخته و زندگی و حرفهشان را به موازات هم پیش میبرند. مرد جوان در یک سفر، بر اثر عارضهای، متوجه میشود بیماری لاعلاجی دارد. او که ابتدا سخت ناراحت شده، متدرجا خود را باز مییابد و به این نتیجه میرسد که زندگی زن مورد علاقهاش تحت تأثیر مشکل او دچار صدمه نشود. لذا با تظاهر و خشونت دروغین کوشش میکند سبب فاصله زن از خود شود. ولی سرانجام زن متوجه حقیقت امر شده و در این راه ایثار فراوان از خود نشان میدهد...