آسیه" که با "کیومرث" روابطی دارد از او میخواهد که با او ازدواج کند. ولی کیومرث به او جواب رد میدهد. آسیه به ناچار به روستای خود نزد پدر و خواهرش برمیگردد ولی چندی بعد کیومرث درمییابد که پدر او تمامی ثروتش را به آسیه بخشده است، به همین لحاظ کیومرث در تعقیب آسیه به روستا میرود، آسیه این را به فال نیک میگیرد و رضایت به بازگشت با کیومرث را میدهد. امت مدتی بعد آسیه وقتی که کیومرث قصد دارد به خواهر آسیه تجاوز کند وسیله آسیه به قتل میرسد و در این شرایط پدر آسیه خود را به عنوان قاتل به مامورین معرفی میکند تا دخترانش بتوانند به زندگی عادیشان ادامه دهند.