استراليا، سال 1915. «آرچي» (لي) و دوستش «فرانک» (گيبسن) براي شرکت در جنگ آنزاک به ارتش مي پيوندند. ابتدا هر دوبه خاطر صغر سن پذيرفته نمي شوند اما پس از چندي «آرچي» به آرزويش مي رسد و در سوار نظام مشغول به خدمت مي شود؛ در حالي که «فرانک» در پياده نظام پذيرفته مي شود. چندي بعد در نبردي در مصر اين دو با يکديگر ملاقات مي کنند.