آلیس یک مادر خوب است و متقاعد شده است که او فرزندانش یکی از چهار جانور است. او آنها را در مراقبت از پرستار نگه می دارد و یک روز پس از بازگشت از فروشگاه او فرزندانش را می کشد. او به خاطر بی گناهی خود، به خاطر تیراندازی فرزندانش به یک مرکز دولتی فرستاده می شود. پس از اولین شب در محل کار او شروع به دیدن بچه های مرده خود را در رویاهای خود و در واقع. کارکنان متوجه می شوند که آلیس باردار است و او را مطلع می کند که باید از او نوزاد بگیرد، اما داشتن یک مادر خوب به معنای آن است که برای محافظت از تولد نوزادش تلاش می کند.