"صفرعلی" از دهکده اش برای خرید بعضی از لوازم خانگی و هم چنین اجناسی که همسر آینده اش سفارش داده وارد تهران میشود.او در تهران گرفتار گروهی شیاد شده و پس از یک سلسله ماجرا وقتی به روستایش بازمیگردد که نامزدش قرار است به عقد و ازدواج رقیبش در دهکده درآید،با اقدامات صفرعلی، نامزدش متوجه حقایق واقعه شده و سرانجام به ازدواج او در میآید.