«احمدو» شاگرد مسگری ساده است که میخواهد چون استادش ماهر و ورزیده باشد و البته موفق نیست. اما وقتی در مییابد که «ترمه» دختر استاد منزوی و بیحوصله شده، به استادش پیشنهاد میکند مرغ پا کوتاه «کاکلی» را برای سرگرمی «ترمه» بخرد، «ترمه» شادمان میشود. یک روز «کاکلی» برای نجاتش از چنگال گربه میگریزد و گم میشود. «احمدو» در جستجوی او در گذر از سفری سخت و به دنبال گمشدهاش به انسانی پخته و سرد و گرم چشیده تبدیل می شود. تنها دلگرمی او در این راه فلب پاک و مهربانش است که سرانجام او را به موقیت میرساند.