عشق و علاقهی «عزت» به کبوتربازی به حدی است که حتی توجهی به زن و فرزندانش ندارد. اهالی محل نیز از مزاحمتهای او در امان نیستند. تا اینکه روزی پرواز کبوتران «عزت» باعث سقوط یک هواپیمای شکاری میشود و خلبان آن به شهادت میرسد. مأمورین انتظامی «عزت» را دستگیر میکنند. پسرش «رضا» تصمیم به از بین بردن کبوتران میگیرد.