در دوران اشغال ایران توسط متفقین «کاترین» بازیگر روسی تماشاخانه ی اطلس قرار است بستهای مرموز را با خود از ایران خارج کند، اما طی حادثهای کشته میشود. «عطوفتی» صاحب تماشاخانه که طرفدار انگلیسیها است با گروهی دیگر در پی به دست آوردن آن بستهی مرموز هستند که حال در اختیار «وصالی» مدیر داخلی تماشاخانه قرار دارد. هیچیک از آنان نمیدانند راز گل سرخ چیست، سرانجام در درگیری نهایی بسته به دست «عطوفتی» و یارانش می افتد، اما در نهایت «وصالی» که نه طرفدار انگلیس است و نه آلمان، پیروز میشود و ضمن این درگیریها عشق را نیز مییابد...