آقای شهریاری که کارمند شهرداری رژیم سابق است در یک شهرک تازه ساخت به نام رحمت آباد صاحب خانه ای کوچک و محقر شده است. وی که با مدیر شهرداری روابط صمیمانه ای دارد و مرد ساده دلی است به اهالی رحمت آباد قول می دهد تا برای شهرک آب لوله کشی بیاورد اما با وجود تلاشهای زیاد موفق نمی شود.