تمام ساکنین “شهر خدا” (Cidade De Dues)، شهرکی در حومه ی ریودوژانیرو را مردمی فقیر و غالبا سیاه پوست تشکیل می دهند. کودکان و نوجوانان شهر خدا قبل از فراگیری هرچیز با اسلحه و مواد مخدر آشنا می شوند. تفریح آنها راه زنی و دزدی است. پلیس به جز برای گرفتن رشوه، جرات حضور در منطقه و جلوگیری از خشونت را ندارد. برای ترقی و صعود در شهر خدا راهی به جز آدم کشی و فروش مواد مخدر وجود ندارد و آرزوی هر کودکی از ابتدا این است که پله های ترقی را یکی یکی طی کرده تا زودتر به مخوف ترین چهره ی شهر تبدیل شود. یکی از شرایط ورود و پذیرفته شدن بچه ها در گروه های جنایت، قساوت بیش از حد است و کشتن هم سالان خود از راه های ورود به این دسته هاست. نشانه ی مردانگی در شهر خدا مصرف مواد مخدر و آدم کشی است و هر کودکی برای نمایش مردانگی خود این قبیل کارها را با افتخار انجام می دهد. در این میان “راکت” (با بازی الکساندر رادریگز) نوجوانی است که سعی دارد با بهره گرفتن از تلاش خود، با انتخاب یک شغل، راه خود را از دیگران جدا کرده و یک زندگی قانونی را پیش گیرد ...