"لیلا" به آخر خط رسیده است. او زنی تنهاست با گذشتهای مبهم و تیره. در یک پانسیون بزرگ شده و هرگز طعم راستین صمیمیت را نچشیده است. "طوبی" ثمره ازدواج ناموفقش است. جدائی مادر و دختر، انگیزه زنده ماندن را از لیلا گرفته است، پس میرود که خود را به مرگ بسپارد. فرشته از راه میرسد و ارتباط عاطفی بین این دو ذره ذره زنجیرهای اسارت را پاره . او را به "حقیقت" بزرگ میرساند.