والا رادمنش مهندسی خوش پوش و ثروتمند است که در آستانه جدایی از همسرش قرار دارد. والا که به دلیل مشکلات با همسرش دچار نوعی بدبینی به زنان شده ، روزی در خیابان با خانمی به نام ترمه برخورد میکند که ماشیناش خراب شده و چند نفر اراذل هم مزاحم او شده اند!. همانطور که انتظار خواهید داشت، والا وارد معرکه شده و باعث میشود که شرایط موجود به حالت عادی برگردد. سپس والا ترمه را به شرکتش دعوت میکند و از کارگرش میخواهد تا نگاهی به ماشین این خانم بیندازد و مشکلش را برطرف کند. در این میان ترمه متوجه میشود که شرکتِ مهندس والا نیاز به یک آرشیتکت دارد و او هم که دستی در اینکار دارد، درخواست میکند تا در این شرکت مشغول به کار شود.