موسیقی و سکوت خلاقیت و ناتوانی جنسی. ذهن و ذهنیت او خود را یک نبوغ می داند، اما ناشران از چاپ آثار خود خودداری می کنند. او زنان را دوست دارد، اما آنها همیشه او را درک نمی کنند. به طور مداوم بدون پول و بدون ارتباط با واقعیت. دنییل یوواچف، FOP ظریف، نام خود را خرمس نام می دهد - همان نامی که به نظر می رسد. یک عادت از سفرهای ادبی بی پایان و عاشق رسوایی. زندگی در جامعه او کاملا جدا از آن است. خرمس یک دستکش را به زمان خود می اندازد، به طرز وحشیانه خود را به گرداب واقعیت تبدیل می کند، همانطور که مبهم و خودسرانه است، با همان تناقضات، همانطور که توسط روح او بیان می شود. در فضای تختخوابش و در دفتر مجلات مجلات کودکان «چیچ» و «یوز»، خیابانهای لنینگراد، سفره ها و پشت بام ها، یک نبرد شگفت انگیز بین مرد و خودش، با نقص هایش، احساسات و با تمام جهان که در آن زندگی می کند به عنوان اینکه او در قفس قفل شده است. آیا او موفق خواهد شد به مقابله با فشار اجتماعی، ناسازگاری عشق، عدم امکان ایجاد؟