"دوست" "محمد بلوچ" و دو برادر بزرگترش بعد از اینکه پدرشان به وسیلهی خان_ بدلیل آنکه برابر سنت معمول خانها که فرزندان کارگران جزو مایملک خوانین هستند_ ایستادگی کرد و کشته شد، عصیان کرده و به کوه زده و اسلحه به دست میگیرند. دوست محمد بلوچ به زودی محبوب بل.چها شده و لقب "دادشاه" میگیرد. خانها نمیتوانند با زور و رشوه راضی به تسلیمش کنند و مامورین نیز توفیقی در مهارش پیدا نمیکنند. کشته شدن یک مامور آمریکایی اصل 4 به ابعاد مبارزه و دستگیری او شکل تازهای میدهد و در این حال مردم بلوچ نیز علناٌ به حمایت از دادشاه میپردازند. نیروی ویژهای مامور سرکوب دادشاه میشود. اما این نیرو نیز موفقیتی کسب نمیکند تنها اطمینان دادشاه به یک خان، باعث مرگش میشود، اگرچه قبل از مرگش او را نیز به قتل میرساند.