فرید بعد از این که دختر محبوبش جوان پولداری را به همسری برمیگزیند برای به دست آوردن پول بیشتر وارد دارو دسته ی سلیم و همکارانش شده و کارش به سرقت میکشد اما در جریان یکی از دزدی ها،پلیس سر می رسد و او ضمن فرار با دختری به نام "هما" برخورد میکند و هم اوست که فرید را بار دیگر به زندگی امیدوار کرده و به راه درست میکشاند.