جوانی در شرکت مرد متمولی کار میکند. دختر مرد متمول شیفته جوان است. ولی مرد جوان عاشق دختر دیگری است که این دختر نیز پسر مرد متمول را دوست دارد. مرد جوان به خاطر پسر اربابش از دختر میگذرد ولی پس از مدتی پسر با وسوسههای خواهرش به مرد جوان مظنون میشود و نتیجه این بدگمانی به نزاعی خونین منتهی میشود که طی آن پسر ارباب کشته میشود و بدین ترتیب یک ماجرای عجیب عشقی پایان میپذیرد