امیر پسر جوانی که دستیار کارگردان است٬ بعد از بیخوابی شبانه برای رفتن به صحنه فیلمبرداری با بابک سپهریکارگردان مستقل سینما که درباره تنهایی پسر و دختری سندرم دان فیلم میسازد همراه میشود. در طول مسیر تا لوکیشن فیلمبرداری کارگردان دلیل بیحالی و پریشانی دستیارش را میپرسد و دستیار از طرحی برای ساختن فیلمی صحبت میکند که تا صبح که تا صبح خواب را از او ربوده است.