دو لوطی "عباس" و "ابرام" ، دوستی صادقانه دیرینهای با یکدیگ دارند.اصغر که آن دو را سدی جهت باج خوریش میبیند، هرچند یکبار،توطئهای میچیند ولی همواره با شکست روبرو میشود.عباس و ابرام هر دو شیفتهی خوانندهی تازه وارد کابارهای میشوند که پاتوق آنهاست.اصغر از این موقعیت، بیشترین سود را برای آشوب و اخلال در روابط دوستانهی عباس و ابرام میبرد و گرچه در وهلهی نخست تدابیرش به نتیجه میرسد و بین دو دوست شکرآب میشود،اما سرانجام دو لوطی به خود آمده و این اصغر است که در نهایت بیشترین زیان را میبیند.