مردی که زندگی آرام و همسری نجیب و فرزندی زیبا دارد، پای بند هوس شده و از خانوادهی خود دور میافتد.به زودی زنی فریبکار مرد را از خود طرد میکند.مرد آواره و پشیمان مدتها دوری از خانواده را تحمل کرده و پذیرای حوادثی تلخ میشود.سرانجام به هنگام جشن تولد فرزندش وارد خانواده میشود و او که به شدت نادم وبسیار خسته شده از جانب همسرش بار دیگر پذیرفته و زندگی تازهای را به همراه خانوادهاش آغاز میکند.