در مرز واقعیت و خیال، راننده ای میانسال و تنها، زنی جوان و افسرده در صبح دم بعد از عروسی و نوجوانی بی کس در تصادفی هولناک می میرند. در حالی که این حادثه آغاز زندگی دوباره آنان است تا به دور از سرگشتگی،شکل دیگری از بودن را تجربه کنند. سرانجام آنها در فضایی آمیخته از وهم و وجود، هم چون آشنایانی دیرین هم دیگر را یافته و به آرامش می رسند.