مأمور وظیفه شناسی به نام رئیس کمال پس از مرگ همکارش رئیس جمال در موقع مقابله با تبهکاران، از پسر او مراد و همسرش مراقبت کرده است. مراد در سال های نوجوانی با گروهی قاچاق چی به رهبری عبدالله همکاری می کند و در عین حال با عبدالله به مخالفت برمی خیزد. با توطئه عبدالله، مراد، به اتهام قتل عام نمایندگان کارگران ، دستگیر و به حبس ابد محکوم می شود. لیلا، نامزد مراد، که خواننده مشهوری است ، از راز توطئه عبدالله بر ضد مراد پرده بر می دارد . مراد با اجازه رئیس کمال برای چند ساعت از زندان مرخص می شود و با عبدالله و افرادش درگیر می شود. در میانه درگیری لیلا چند تن از افراد عبدالله را با شلیک گلوله از پا در می آورد و مراد خود را قاتل معرفی می کند. مراد تسلیم می شود و پس از برگزار کردن مراسم عقد با لیلا آماده می شود تا به جوخه اعدام سپرده شود.