مردی، همسر خود را با دسیسهی یک رقیب طلاق میدهد ولی در حادثهای نابینا میشود. همسرش بی آنکه خود را معرفی کند به پرستاری از او میپردازد. مرد متدرجاٌ به پرستار خود_ همسر سابقش_ علاقمند میشود که تنها آرزویش دیدار او پس از به دست آوردن بینایی میگردد و میشود، در حالی که رقیب دسیسهگر طی حادثهای افلیج شده و کارش به بیمارستان کشیده میشود.