دوعاشق ، دو پیکر که همیشه آماده برای بیرون رفتن در شب هستند ،لباسهای زیبا بر تن می کنند با موهای کوتاه شده زیبا و گردنبندی مرواریدی و کفشهای براق و پولیش شده. آنها دیوانه وار حرکت می کنند و در جلوی آئینه ای که اسم آنها به صورت سایه ای باریک به آن حک شده است می ایستد – جنگ شروع می شود.