داستان دو خانواده به نام پوردّوّرانی و خلیلی است. علیرضا پوردّوّرانی به همراه همسر، دو دختر و پسرش، خانه ای را از یک فروشنده به نام فرج ناصری خریداری میکنند. اما روز اسبابکشی متوجه میشوند که خانه به فرد دیگری به نام محسن خلیلی فروخته شده است. محسن به همراه پسر، همسر و دو دخترش صبح زودتر از پوردّوّرانیها به خانه رسیدهاند و وسایلشان را در خانه گذاشتهاند اما با رسیدن خانواده پوردّوّرانی، ماجرای کلاهبرداری مشخص میشود.