سرایدار کر و لال یک پارکینگ خروسی دارد که به آن سخت علاقه مند است. شب هنگام دزدی خروس را می رباید و سرایدار همه جا را در پی خروس می گردد. در جست و جوهایش با جوانی که کارگر ساختمانی است و برای تهیه هزینه ازدواج خود به تهران آمده است آشنا می شود و به کمک او دزد را می یابند و دوچرخه اش را در عوض خروس می برند. سرانجام سرایدار همراه جوان به زادگاه او می رود و در مراسم عروسی او شرکت می کند.