«سحربانو» یک دختر ایلیاتی است. او تصمیم گرفتهاست به خاطر شهادت برادرانش در جنگ تحمیلی هفت سال سیاهپوش باشد. مردم ایل که نگران «سحربانو» هستند، در مراسم سنتی «سیاه بردارون» با آوردن هدایایی از او میخواهند که لباس سیاه را از تن به در آورد، تا خواستگارانش بتوانند پا پیش بگذارند. برخلاف میل «سحربانو» جشن خواستگاری برپا میشود و هفت خواستگارش برای جلب رضایت او در یک مسابقهی تیراندازی سوارکاری به رقابت میپردازند. از سوی دیگر در همین زمان هفت مزدور به سرکردگی «ریش قرمز» برای تصاحب گنجی وارد قلمرو آنها میشوند و پدر «سحربانو» به قتل میرسد و...