علی عسگری پس از آزادی از زندان با حاج علی مهدوی که استاد دانشگاه و از مبارزان قدیمی است، آشنا می‌شود. حاج علی، گذشته علی را برایش بازگو می‌کند. علی درمی‌یابد که پدربزرگش عباس زاغی و پدرش ابوالفضل از مبارزان علیه رژیم شاهنشاهی بوده‌اند و در جنگ تحمیلی به شهادت رسیده‌اند. سارا، مادر علی در درگیرهای انقلاب به دست پدرش قوام کشته می‌شود و علی توسط همسر قوام، عزیزخانم بزرگ می‌شود. قوام بعد از اینکه مطلع می‌شود که خود عامل مرگ دخترش بوده، از دنیا می‌رود. علی به مناطق جنگی می‌رود و پیکر پدربزرگ و پدرش را پیدا می‌کند