نرگس و نسرین دو خواهرند که پدرشان را از دست داده و با مادرشان زندگی میکنند نسرین دختر ناسازگاری است که قصد ازدواج با بهروز را دارد شوکت پدر بهروز مردی ثروتمند و زورگو است و مخالف ازدواج بهروز در ایران با تمام مشکلات و موانع بهروز و نسرین با هم ازدواج میکنند و با مشکلات بسیاری که شوکت برای آنها ایجاد کرده روبرو میشوند نرگس که از ابتدا مخالف ازدواج نسرین با بهروز است در مقابل شوکت و خانوادهاش بسیار مقاومت میکند و شکوت نیز برای تلافی مشکلات زیادی برای نامزد نرگس، احسان ایجاد میکند و به بهانه برقراری روابط تجاری با برادرش بهروز را به خارج از کشور میفرستد بهروز نسرین را طلاق میدهد و بادخترعمویش در خارج از کشور ازدواج میکند و نسرین به تنهایی دخترش بهار را بزرگ میکند بعد از چند سال بهروز به ایران برمیگردد و به اصرار خانوادهاش به دیدن نسرین و بهار میرود شوکت وقتی میفهمد بهروز از دختر عمویش به علت انحرافات اخلاقی وی جدا شده و احتمالا مبتلا به ایدز است سکته میکند و فلج میشود بهروز بعد از اطمینان از سلامتی جسمیاش تصمیم به شروع زندگی جدیدی با نسرین میگیرد نرگس هم با احسان ازدواج کرده و نسرین و بهروز نیز دیگر آن آدمهای بیتجربه سابق نیستند