Isi (27) در یک بحران حیاتی زندگی می کند. ISI با یک دیپلم گرافیکی در یک دست و یک نوشیدنی در دیگری، در مکان عجیب و غریب "inbetween" univeristiy و زندگی واقعی گیر کرده است. این مکان به نظر می رسد دلربا و تنها، اگر او بهترین دوست لوته اینجا بود وجود ندارد. اما وقتی که لوته نه تنها یک شغل واقعی پیدا می کند، بلکه ناگهان تغییر می کند، بلکه به عشق همکارش لئو می افتد، به طور موثر زندگی خود را به عنوان دوسوم پایان می دهد. یک ثانیه بعد Lotte یک وگان بزرگ است و زندگی Isi به عقب برگشت دارد. او مجبور است به جای یک تکه تکه تکه تکه تکه کردن بیش از پیشقادهای "موزیسین" و همسرش Klausi و دانش آموز پزشکی دیوانه دانیل اندک. در حالی که Isi در یک رمان گرافیکی از Scott Fitzgeralds "Beautiful and Damned" کار می کند، او شروع به درک می کند که این بزرگسالی مانند قطار فراری وارد شده است و هیچ راهی برای خروج از آن وجود ندارد. او خود را در یک رابطه تقریبا عالی، نفرت از عشق با بیست ساله خود، که "بسیار دور از خوب" است.