رولاند وولف می خواهد یک کتاب در مورد یک میزبان نمایش تلویزیونی را بنویسد، مسیحی لگن نیر، گرگ، که به خوبی ملاقات کرده است، که گرگ را به املاک کشورش دعوت می کند و چند روز مصاحبه طولانی را امیدوار میکند. اما خنده و صمیمیت آسان Legagneur از محتوا برای یک کتاب خالی است، و او به طور مداوم خجالت می کشد، گول زدن وعده بیشتر بعد از آن. گرگ به نظر می رسد ماسک خود را دارد: او یک تفنگ با او آورده است، و او در مورد یک زن که یک مهمان اخیر در املاک بود کنجکاو است. همچنین خدای شیاطین Legagneur، کاترین، از بیماری روحی باز می شود و توسط Legagneur و وزیر امور خارجه او نیز شناخته می شود. همانطور که گرگ از طریق میزها حفاری می کند، او یک طرح مرگبار را پیدا می کند. آیا او اکنون می تواند میزبان او را از بین ببرد؟