"کلاه مخملی" پس از آزادی از زندان در جستجوی عاملین گرفتاریش برمیآید.اما آن ها با صحنه سازی او را متهم به حمل مواد مخدر کرده و مجدداٌ سعی در گرفتار کردنش دارند.کلاه مخملی میگریزد و در این جریان مردی روستایی که شباهت زیادی به او دارد گرفتار پلیس میشود. کلاه مخملی در روستا دختر کدخدا را از چنگال گروهی دسیسه گر که قصد به دست آوردن ثروتش را دارند،نجات میدهد.در این حال پلیس از حقیقت ماجرا آگاه شده و از تعقیب کلاه مخملی دست میکشد.و بعد کلاه مخملی و جوان روستایی با دخترهای محبوبشان ازدواج میکنند.