پروفسوری با فرمولی موفق میشود از نفت نوعی الماس صنعتی بسازد.این فرمول را خواهرزادهی پروفسور قرار است به ایران بیاورد.پروفسور به قتل میرسد و گروهی از بدو ورود دختر به ایران کوشش میکنند الماس را به دست آورند.در این حال رانندهی جوانی اتفاقی وارد ماجرا میشود.او که به دنبال ماشین ربوده شدهاش است هدف دیگر تبهکاران واقع میشود.جوان با پیگیری و برخوردهای متعدد سرانجام موفق میشود که تبهکاران را تحویل قانون دهد.