"حمید" و "کیمیا" باهم روبرو میشوند و برخوردهای بعدی عشقی فیمابینشان پدید میآورد و کیمیا دختر مرد ثروتمندی است و حمید که نمیخواهد کیمیا را به خاطر این که فقیر است از دست بدهد به همین جهت خود را متمول معرفی میکند.اما بعد از مدتی اتفاقی سبب میشود که هویت اصلی حمید آشکار شود.کیمیا ابتدا از عشق حمید سرمیخورد، ولی پس از یک سلسله ماجرا سوءتفاهمات برطرف شده و حمید وکیمیا بایکدیگر ازدواج میکنند.