ناصر نوجوان پانزده ساله ناشنوا که در محیط اجتماعی و خانوادگی مورد بیتوجهی قرار میگیرد، گرفتار بحران روحی شده و حالت انزوا پیدا میکند. بعد رفته رفته نسبت به توانائیهای خود شناخت پیدا میکند و به کمک خانواده و معلمش سعی مینماید بر مشکلات خود غلبه یافته و بحران روحیاش را رفع کند. به این طریق ناصر از انزوا خارج شده و رابطهای عادی و منطقی با اطرافیان خود پیدا میکند.