یک مهندس الکترونیک به دلیل شرایط خاص خانوادگی و ذهنیاش، پیشنهاد عموی خود را که رئیس یک شرکت بزرگ حمل و نقل ورشکسته است، برای بمبگذاری در ایستگاه راهآهن میپذیرد. مهندس که یک بیمار روانی است، بمبی را با قدرت تخریب فراوان طراحی کرده و با کمک یک گروه تروریستی آن را در ایستگاه راهآهن نصب میکند. وقتی مهندس پس از نصب بمب قصد خروج از ایستگاه را دارد، همسر سابق خود را میان مسافران ایستگاه باز میشناسد.