آذر، علیرضا و نوشین همدانشگاهی هستند و نوشین به خاطر علاقهاش به علیرضا مانع ازدواج آذر و علیرضا میشود و آذر را به ازدواج با برادرش فرزاد تشویق میکند پیمان پیشکار پدر نوشین یعنی رفیع ملکی است و به نوشین علاقمند است و او را از رفیع خواستگاری میکند غافل از اینکه برادر ناتنی نوشین است و فقط رفیع و همسرش زرین که مادر نوشین و مادر ناتنی فرزاد است از این قضیه خبر دارند و درگیری پیمان و رفیع منجر به مرگ رفیع میشود طبق وصیت رفیع، فرزاد وارث ثروت رفیع است و زرین و پیمان را تشویق به قتل فرزاد میکند و قول میدهد نوشین را راضی به ازدواج با پیمان کند نوشین موفق به جلب محبت علیرضا نمی شود و پیمان هم دردسرهایی برای علیرضا درست میکند وقتی پیمان میفهمد برادر نوشین است زرین را به قتل میرساند و خودش هم توسط پلیس مجروح و کشته میشود علیرضا که همچنان به آذر علاقمند است به او پیشنهاد ازدواج میدهد