سید حسن احمدی دانش آموزی در حوزه علمیه است که در معرض پوشش روحانی خود قرار دارد. در حوزه علم الهی که در آنجا تحصیل می کند، همه آماده شدن برای این رویداد هستند. در اواسط خرید لباس های ویژه او، یک نوجوان به نام جوئه چیزهای خود را سرقت می کند، فرض می کند که آنها گران هستند. سید حسن برای پیدا کردن پسر، به برخی از بخش های شهر می رود و با افرادی که پیش از این هرگز دیده نشده است و هرگز ارتباط آنها را تجربه نکرده است و هیچ گاه از خواسته ها و دلایل آن نمی داند. او تصور جدیدی از جامعه و مردم آنجا را پیدا می کند و این باعث ایجاد شک و تردید در پوشیدن لباس های او می شود، اما در نهایت شک و تردید او را برطرف می کند و بعد از مراسم، او را بلافاصله به دیدن جویی در اصلاح طلب می اندازد.