"عادل" که در پاسگاه پلیس راه خدمت میکند. برای متوقف کردن یک جوان قاچاقچی فراری به نام "علی" ناچار شلیک میکند و باعث مرگ او میشود. عادل درمییابد که علی سابفهای در این کار داشته و این بار اغفال شده بوده است. عادل پس از دریافت این حقیقت، خود را قاتل علی میپندارد و کوشش میکند که خانواده علی را در زندگی یاری دهد. ولی خانواده علی بخصوص "مهتاب" همسر مقتول_ با او مخالفند. عادل پس از درگیریهای بسیار آنها را متقاعد میسازد و از آن پس آسوده خیال، به خدمتش ادامه میدهد.