داستان ۱ - پرستاری به نام ستاره برای نگهداری از یک جوان افلیج وارد خانه مرموزی می شود. عاشق شدن در این خانه مجازات وحشتناکی دارد...
داستان ۲ - راننده تاکسی که یکبار به خاطر نگاه کردن به یک دختر باعث مرگ یک مرد شده شب هنگام پرستار را که برای معالجه دخترش به پول نیاز دارد از مرکز شهر به مقصد میدان آزادی سوار می کند. ستاره پولهای زیادی را که مرد در داشبورد گذاشته تا به عنوان دیه بپردازد می بیند. او سعی می کند به وسیله تیغی که در کیف دارد راننده تاکسی را تهدید کرده و پولها را از او بگیرد...
داستان ۳ - ساعاتی قبل از تظاهرات دانشجویی چهار پسر و یک دختر به یک طلا فروشی دستبرد می زنند. تظاهرات آغاز شده و در یک درگیری جوانان سارق همگی کشته می شوند. جنازه ها به یک قرارگاه نظامی وسط یک باغ که دانشجویان آن را محاصره کرده اند منتقل می شود...