شهرام که پدر ندارد به پهلوان دوره گردی_ آفارضا_ دل میبندد و در تصورش او را پدر خود میبیند، مادر_ "شیرین"_ وقتی از این علاقهی پسر آگاه میشود، پهلوان را از ادامهی دوستی با پسرش منع میکند. شهرام از آن پس بیمار میشود و چون بیماریش شدت میگیرد، شیرین بدنبال پهلوان رفته و بدین ترتیب رضا جای پدر او را میگیرد.