"علی خوشدست" زندگی سرگردان و بی هدف دنبال میکند تا اینکه در جریان بازی بیلیارد با سه برادر درگیر شده و یکی از آنها اتفاقی با ضربهی چاقو علی کشته میشود. از آن پس علی دائماٌ در حالت فرار به سر میبرد. تنها پناه او "پروانه" دختر مورد علاقهاش است و سرانجام "مصطفی" یکی از برادرها_ او را که زخمی شده است تا پای مرگ میزند و وقتی پلیس از راه میرسد و مصطفی را گرفتار میکند که علی شانسی برای ادامهی زندگی ندارد.