سندی با توجه به نگرش و نگرش او، و با وام گرفتن از خواهر قدرتمندش، کمتر از سکه کمتر و کمتر شغل دارد. در مراسم تشییع جنازه بهترین دوستش، او با یک هنرمند خوش تیپ، کیت، ملاقات می کند، و به محض اینکه کالا او را به سرقت رفته از او باز می دارد، قصد دارد خودش را مجبور کند خودش را مجبور کند. اما زمانی که خواهر او وارد یک بار از مشکلات قانونی و مالی می شود، سندی پیشنهادی شغلی را از کیت دریافت می کند و سپس تلاش می کند از خانواده استدلالش حمایت کند.