از قرن هجدهم زمانی که Lanier یک زن ویتلک را به عنوان یک جادوگر به خاک سپرده بود و در املاک ویتلک به سر می برد، Whitlocks برای انتقام گرسنگی داشتند. امی Whitlock و بیل لانیور در مقابل خواسته های هر دو خانواده در حال ازدواج هستند. لانیرها بولدوزرها را بر روی املاک قدیمی Whitlock امتحان کرده اند تا سطح زمین را برای پروژه ساختمانی بسازند. مورگان ویتلک و دخترش امی تلاش بیهوده ای برای متوقف کردن بولدوزرانی که سنگهای قیمتی را سرازیر می کنند و قبرها را در گورستان ویتولک متوقف می کنند. در همان شب، یک تابوت واژگون باز می شود و ونسا ویتلوک، جادوگر قرنها را دفن کرد، از قبر بلند می شود. همراه با مورگان، آنها از قدرت فوقالعاده خود استفاده می کنند و به زودی، یک به یک، Laniers ملاقات با تصادفات مرگبار. تریسی لانیر از امی به روستای خانواده پیروی می کند و از دیدن ونسا و جادوگرانش در روایات عجیب و غریب فوق العاده شگفت زده است.