چهار پنج ساله بودم، پنج شنبه های آخر ماه دورهمی های دوستان خانوادگی بود که البته این دورهمیا گاهی به پنجاه نفر و حتی بیشتر هم میرسید. اکثر کسایی که حاضر بودن تو این محافل، یا دستی در ساز و آواز داشتن یا اساتید بنام موسیقی بودن یا بعدا به جرگه بزرگان شعر و موسیقی پیوستن. بزرگترین لذت من ثانیه شماری واسه رسیدن این پنج شنبه ها و حضور توی این محفل ساز و آواز بود، من این شانسو داشتم که توی همون کودکی بزرگانی چون فرامرز پایور، همایون خرم، بیژن ترقی، رضوی سروستانی، سیما بینا و خیلی اساتید دیگه رو از نزدیک ببینم و حتی از هنرشون بهره ببرم. برادرام و هم دوره هاشون که از من بزرگتر بودن و دیگه جوان محسوب میشدن ساز میزدن پدرم شعر میگفت و مادرم هم میخوند. همه میخوندن.. آرزوی من این بود که منم بتونم در کنارشون ساز بزنم، توی همون پنج سالگی پدرم منو گذاشت کلاس سنتور و جالب اینکه بعد از چند سال توی همون بچگی منم عضوی از این گروه شده بودم. ساز میزدم و با همون صدای بچگانه میخوندم و همه همراهی میکردن، چه روزای قشنگی بود.. سالها گذشت و بچه ها بزرگ شدن و اینجا دیگه جای موندن نبود خیلی از بزرگترا از دنیا رفتن، بچه ها مهاجرت کردن و اون دورهمیا به سه ماه یک بار رسید، سالی یک بار ... و دیگه اون روزا برنگشت و من حالا بعد از حدود سی سال در حسرت اون روزهای شیرینم. سنگ خارا یکی از آهنگایی بود که همیشه توی این محافل خونده میشد، مادرم میخوند و من کیف میکردم. هر روز که از خواب بیدار میشم میگم ای کاش هر چه زودتر این جامه سیاهی که روی قامت سرزمینم کشیده شده رخت بربنده و روشنایی به زندگیمون برگرده. این آهنگو خوندم برای بانوان سرزمینم و تمام هنرمندانی که صدا و هنرشون خاموش شد سنگ خارا آهنگساز: علی تجویدی شعر: معینی کرمانشاهی #music #song #persianmusic #cellist #piano #mua #popmusic #iran #Çello #türkiye #blue #black #love #concert #like4like #art #instagood #instalike #happy #beautiful #navagram #navahangtv #travel #style #به_فرزندان_خود_شنا_سوارکاری_و_ویلنسل_بیاموزید #موسیقی #موسیقی_سنتی #موزیک_پاپ #موسیقی_ایرانی #سنگ_خارا